ما ز فردا
نگرانیم که فردا چه کنیم
زیر این
بار گرانیم که جان را چه کنیم
تو ز من
ثانیه هایی که نه از مال من است میخواهی
آتشی را که
نه در جان من است میخواهی
روزگار روز
مرا پیش فروشی کرده
دل بیدار
مرا تیر خموشی کرده
هیچ در دست
ندارم که به تو عرضه کنم
چه کنم
نیست هوایی که دلی تازه کنم
قصد من نیت
آزار نبود جنس من در خور بازار نبود
جنسم از
خاک و دلم خاکی تر روح من از تو ز من شاکی تر
جنسم از
رنگ طلا بود و نه از جنس طلا
دل گرفتار
بلا و بود و سزاوار بلا
بزم سلام .یا خیلی گوشه گیری یا خودتو باختی
13637 بازدید
29 بازدید امروز
28 بازدید دیروز
705 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian